کد مطلب:265167 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:485

توجیه حدیث
گفتیم: مهم آن است كه بدانیم مراد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از این دوازده خلیفه چه كسانی هستند؟ خلفای بنی امیّه نمی شود مراد باشند؛ زیرا آنان چهارده نفر بودند نه دوازده نفر و اسامی آنان به نقل از «مروج الذهب مسعودی» به قرار ذیل می باشد:

«معاویة بن ابی سفیان، یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان، ولید بن عبدالملك، سلیمان بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملك، هشام بن عبدالملك، ولید بن یزید بن عبدالملك، یزید بن الولید، ابراهیم بن الولید و مروان محمد الحمار».

خلفای بنی عباس نیز یقیناً منظور نیستند؛ زیرا آنان 37 نفر بودند و از طرف دیگر كسانی كه غیر از اینان خلافت كرده اند عددشان به دوازده نفر نمی رسد و آنان عبارتند از: خلفای اربعه و امام حسن علیه السّلام و عبداللّه بن زبیر. بنابراین باید این دوازده نفر را مشخص كرد؛ زیرا قطعاً رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چیز گزافی نفرموده و نیز قصد معماگویی هم - نعوذباللّه - نداشته است.

به نظر شیعه مراد از این حدیث، امامان دوازده گانه یعنی علی بن ابی طالب و یازده فرزند او علیهم السّلام هستند. اما روایات برادران اهل سنّت نیز - چنانكه خواهد آمدصریحند در اینكه منظور آن حضرت، «امامان دوازده گانه اند». ولی عجیب این است كه می بینیم علمای آنان به این روایات توجّه نكرده و یا از آنها غفلت نموده و تأویلهای گوناگونی را برای حدیث ذكر كرده اند و احتمالات مختلفی را ابراز نموده اند.

حافظبن حجرعسقلانی درذیل حدیث فوق،سه احتمال از سه نفر نقل می كند:

احتمال اوّل: از قاضی عیاض است كه می گوید:

«لَعَلَّ الْمُرادَ بِالاِثْنَی عَشَرَ فِی هذِهِ الاَحادِیثِ وَما شابَهَها اَنَّهُمْ یَكُونُونَ فِی مُدَّةِ عِزَّةِ الْخِلافَةِ وَ قُوَّةِ اْلاِسْلامِ وَاسْتِقامَةِ اُمُورِهِ...».

یعنی:

«احتمال دارد منظور رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آن باشد كه بعد از من در زمان قدرت و عزّت اسلام، دوازده نفر خلیفه خواهند بود و این عدّه تا زمان ولید بن یزید كه در زمان او فتنه ها بروز كرد و تا سقوط بنی امیه و تسلط بنی عباس ادامه داشت به وجود آمده اند». [1] .

ابن حجر پس از نقل این احتمال می گوید: «سخن قاضی عیاض بهترین احتمالی است كه گفته شده، مؤ ید این سخن آن است كه در بعضی روایات آمده است:

«كُلُّهُمْ یَجْتَمِعُ عَلَیهِ النّاسُ؛

یعنی:

مردم بر حكومت آن دوازده نفر، گردن می نهند».

توضیح مطلب آن است كه:

مردم بعد از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر حكومت ابوبكر، عمر، عثمان و علی تا جریان حكمین اجتماع كرده اند و پس از واقعه حكمین، معاویه خویش را خلیفه خواند و پس از صلح حسن مجتبی همه بر حكومت معاویه جمع شدند و پس از معاویه به حكومت یزید گردن نهادند؛ زیرا كار حسین بن علی علیهماالسّلام پیشرفتی نكرد و قبل از تشكیل حكومت، كشته شد.

پس از یزید اختلاف به وجود آمد تا بالا خره بعد از قتل عبداللّه بن زبیر كار عبدالملك مروان بالا گرفت و همه، حكومت وی را پذیرفتند، در زمان چهار پسر عبدالملك یعنی: ولید، سلیمان، یزید و هشام، وضع بدین منوال بود ولی عمر بن عبدالعزیز را كه میان سلیمان و یزید به خلافت رسید نباید به حساب آورد؛ زیرا اجتماع فوق در عصر او نبود.

پس، خلفای اربعه، معاویه، یزید، عبدالملك و چهار فرزندش می شوند یازده نفر، دوازدهمین نفر را هم می شود ولید بن یزید بن عبدالملك به حساب آورد كه بعد از عمویش «هشام» مردم بر حكومت او اجتماع كردند و بعد از چهار سال حكومت بر او شوریده و خونش را ریختند و از آن روز فتنه ها به وجود آمد و احوال متغیّر گردید و دیگر اجتماعی حاصل نشد؛ زیرا مغرب اقصی از دست عباسی ها خارج گردید و مروانیان بر آن حكومت كردند و كار به ضعف گرایید و از خلافت جز اسمی باقی نماند.

احتمال دوّم:

آن است كه در صفحه 213 از ابوالحسن بن منادی نقل كرده كه گفته است: شاید منظور از «یَكُونُ بَعْدِی اِثْنا عَشَرَ خَلِیفَةً» آن دوازده نفری است كه بعد از مهدی موعود خواهند آمد. در كتاب دانیال نبی آمده: چون مهدی از دنیا برود، پنج نفر از فرزندان سبط اكبر (امام حسن علیه السّلام) و پنج نفر از فرزندان سبط اصغر (امام حسین علیه السّلام) به خلافت می رسند كه آخرین آنان حكومت را به طور وصیّت به یكی از فرزندان سبط اكبر می سپارد و بعد از او پسرش در جای وی می نشیند و عدد به دوازده نفر می رسد.

احتمال سوّم:

نظر ابن جوزی است كه می گوید: شاید منظور دوازده نفر خلیفه تا قیام قیامت باشند كه همه آنان عمل به حق خواهند كرد گر چه از هم فاصله داشته باشند، مؤ یّد این احتمال روایتی است كه مسدّد در مسند كبیر خود از ابوالخلد نقل می كند كه در ذیل خبر فرموده:

«كُلُّهُمْ یَعْمَلُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ».

نا گفته نماند كه حافظ ابن حجر [2] و جلال الدین سیوطی [3] ، قول قاضی عیاض و سخن فتح الباری را نقل و قبول كرده اند و هر دو در تعیین احتمال سوم كه منظور دوازده خلیفه تا قیامتند، گفته اند كه: «آنان عبارتند از ابوبكر، عمر، عثمان، علی علیه السّلام، حسن علیه السّلام، معاویه، عبداللّه بن زبیر، عمر بن عبدالعزیز و احتمالاً مهدی عباسی كه او در میان عباسیان مانند عمر بن عبدالعزیز در بنی امیّه است و نیز طاهر عباسی كه مردی عادل بود، می ماند دو نفر شاید یكی از آنها «مهدی موعود» باشد كه او نیز از اهل بیت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است».

(اما باید گفت: اینان یازده نفر می شوند و نفر دوازدهمی را ذكر نكرده اند.) محمود احمد العینی در كتاب عمدة القاری در شرح صحیح بخاری نظیر سخن قاضی و فتح الباری را گفته است.


[1] ابن حجر، فتح الباري در شرح صحيح بخاري، ج 13، ص 212.

[2] ابن حجر، صواعق محرقه، فصل سوم از باب اول، ص 18 و 19.

[3] تاريخ الخلفاء، فصل: مدت خلافت در اسلام، ص 12 و 13.